قطعه‌ای از بهشت

دست‌نوشته‌های نه چندان معتبر یک انسان؛ انسان نه ، یک آدم

قطعه‌ای از بهشت

دست‌نوشته‌های نه چندان معتبر یک انسان؛ انسان نه ، یک آدم

قطعه‌ای از بهشت

می‌گفت: "روزی قطعه زمینی در خراسان محل رفت و آمد ملائک می شود."
گفتند: "کجا؟"
گفت: "در طوس."
به خاک که سپردندش، آن جا شده بود قطعه‌ای از بهشت.
فرشته ها می‌آمدند ، می‌رفتند.

* به نقل از کتاب " آفتاب هشتمین " اثر "لیلا شمس"

آیاتی از قرآن کریم

یک جرعه شعر

کتابهایی که خوانده‌ام

فیلم‌هایی که دیده‌ام

عکس‌هایی که گرفته‌ام

Instagram

طبقه بندی موضوعی

یکم دی ماه یک هزار و سیصد و نود شمسی

پنجشنبه, ۱ دی ۱۳۹۰، ۰۱:۴۶ ق.ظ
سلام

امشب محرم از یادم نرفت

گرچه با خنده هام و خندون هام

بعد از گذشت حدود 5 ماه به موطن* بازگشتم و ...

چقدر بی خانمانی سخته

وای به حال اونایی که حتی امید به پایانش ندارن


اما بعد از این همه سختی

حالا به یک تصمیم قاطع نیازمندم!!!

آینده ای در پیش

گذشته ای مجهول

حالی دگرگون


یاعلی


*به اتاقی که آدمی از آن خاطراتی دارد میگویند...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۰۱
سیدخلیل

نظرات  (۱)

مونفهمیدوم.نفهموم؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی